دین و زندگی

گروه دین و زندگی شهرستان تربت جام

دین و زندگی

گروه دین و زندگی شهرستان تربت جام

طبقه بندی موضوعی

کشف سر نخ هایی از ارتباطات کلامی پرندگان

يكشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۰۴ ب.ظ

کشف سر نخ هایی از ارتباطات کلامی پرندگان 

در سوره نمل آیاتی راجع به سخن گفتن هدهد با سلیمان نبی (علیه السلام) وجود دارد و امروزه دانشمندان سرنخ هایی از ارتباطات کلامی شبیه انسان مابین پرندگان یافته اند و بدون شک هنوز بشر در مبتدی ترین مرحله شناخت این علم است.

بخش قرآن تبیان
پرنده

هدهد از سلسله جانوران، شاخه طنابداران، رده پرندگان، راسته سبز قباسانان، تیره هدهدیان، سرده Upupa و با نام علمی Upupa epops می باشد. زیستگاه این پرنده در آسیا، اروپا، شمال آفریقا، آفریقای جنوب صحرا و ماداگاسکار است. پرندگان مانند سایر حیوانات در حالات مختلف، صداهاى گوناگونى از خود ظاهر مى سازند که با دقت و بررسى، مى توان از نوع صدا به وضع حالات آن ها پى برد که کدام صدا مربوط به حالات خشم است؟ کدام رضایت؟ و ... ولى آیات قرآن ظاهراً مطلبى بیش از این را بیان مى کند، چرا که بحث از سخن گفتن آنان به نحو مرموزى است که مطالب دقیق ترى در آن منعکس است، یعنی بحث از تفاهم و گفتگوى آن ها با یک انسان، گرچه این معنى براى بعضى عجیب مى آید، اما امروزه سرنخ هایی از وجود ارتباطات کلامی مابین پرندگان کشف شده است. 

به طوری که قبلا تصور می شد ترکیب اصوات بی معنی باهم برای ایجاد سیگنال های معنی دار منحصر به انسان ها بوده اما یک مطالعه جدید علمی در سال های اخیر نشان داده است که نوعی از پرندگان با نام با نام علمی Pomatostomus ruficeps نیز قادر به برقراری این نوع ارتباط می باشند و بشر هنوز در مبتدی ترین مرحله شناخت این علم است و اینجاست که مفاهیم قرآنی درباره علم«منطق الطیر» سلیمان نبی (علیه السلام) و علم ائمه معصومین (علیهم  السلام) به زبان تمام موجودات عالم نمود پیدا می کند.  

حضرت امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «پدرم از جدم به من خبر داد که رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) دستور فرموده است شش حیوان را کسی نکشد: زنبور عسل، مورچه، قورباغه، ورکاک (مرغی که گنجشک را شکار میکند)، هدهد و پرستو.

آیه قرآنی

«وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ* لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ* فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ* إِنِّی وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِن کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ* وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ*»....  (سوره نمل/ آیات 20-24).
«و جویاى (حال) پرندگان شد و گفت مرا چه شده است که هدهد را نمى بینم یا شاید از غایبان است* قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى کنم یا سرش را مى برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد* پس دیرى نپایید که (هدهد آمد و) گفت: از چیزى آگاهى یافتم که از آن آگاهى نیافته اى و براى تو از سبا گزارشى درست آورده ام* من (آن جا) زنى را یافتم که بر آن ها سلطنت مى کرد و از هر چیزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت* او و قومش را چنین یافتم که به جاى خدا به خورشید سجده مى کنند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته و آنان را از راه (راست) باز داشته بود در نتیجه (به حق) راه نیافته بودند*»...

آشنایی سلیمان نبی (علیه السلام) با زبان پرندگان

در آیه 16 سوره «نمل» مى خوانیم: «سلیمان گفت: اى مردم! به ما سخن گفتن پرندگان تعلیم شده» (وَ قالَ یا أَیُّهَا النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ)، در آیه فوق و آیاتى که بعد از این آیه در داستان «هدهد» و «سلیمان» آمده، صریحاً اشاره به نطق پرندگان و میزانى از درک و شعور براى آن ها شده است.
بى شک پرندگان مانند سایر حیوانات در حالات مختلف، صداهاى گوناگونى از خود ظاهر مى سازند که با دقت و بررسى، مى توان از نوع صدا به وضع حالات آن ها پى برد که کدام صدا مربوط به حالات خشم است؟ و کدام رضایت؟ کدام صدا دلیل بر گرسنگى است؟ و کدام نشانه تمنا؟ با کدام صدا بچه هاى خود را فرا مى خواند؟ و با کدام صدا آن ها را از بروز حادثه وحشتناکى خبر مى دهد؟ این قسمت از صداى پرندگان مورد هیچ گونه شک و تردید نبوده و همه کم و بیش با آن آشنا هستیم. 
ولى آیات قرآن ظاهراً مطلبى بیش از این را بیان مى کند، چرا که بحث از سخن گفتن آنان به نحو مرموزى است که مطالب دقیق ترى در آن منعکس است. یعنی بحث از تفاهم و گفتگوى آن ها با یک انسان. گرچه این معنى براى بعضى عجیب مى آید، اما با توجه به مطالب مختلفى که دانشمندان در کتاب ها و مقالات علمی مختلف نوشته اند مطلب عجیبى نیست. 
ما از هوش حیوانات، مخصوصاً پرندگان (به خصوص کلاغ  به عنوان یکی از باهوش
ترین جانوران که قبلا در یادداشتی از آن سخن رانده ایم) مطالبى عجیب سراغ داریم. بعضى از آن ها چنان مهارتى در ساختن خانه و لانه دارند که گاه از مهندسین ما پیشى مى گیرند. بعضى از پرندگان چنان اطلاعاتى از وضع نوزادان آینده خود و نیازها و مشکلات آن ها دارند و چنان دقیقاً براى حل آن ها عمل مى کنند که براى همه ما اعجاب انگیز است. پیش بینى آن ها درباره وضع هوا و آگاهى آن ها از زلزله ها قبل از وقوع آن و حتى پیش از آن که زلزله سنج هاى ما خفیف ترین لرزش ها را ثبت کنند، معروف است. بعلاوه آگاهى «پرندگان مهاجر» از وضع راه ها که گاه فاصله میان قطب شمال و جنوب را طى مى کنند و همه و همه جاى تعجبی نمی گذارد که آن ها تکلم مخصوصى نیز داشته باشند و بتوانند با کسى که از الفباى کلام آن ها آگاه است، سخن گویند.

آشنایی ائمه معصومین (علیهم السلام) با زبان پرندگان و تمامی جانوران

در بسیاری از روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) خود را آگاه به زبان پرندگان دانسته و آن را از جانب خداوند معرفی نموده اند. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که امیرالمومنین (علیه السلام) به ابن عباس فرمود: «اِنَّ اللّهَ عَلَّمَنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ کَما عَلَّمَ سُلَیْمانَ ابْنِ داوُدَ، وَ مَنْطِقَ کُلِّ دابَّة فِى بَرٍّ أَوْ بَحْر» «خداوند سخن گفتن پرندگان را به ما آموخت همان گونه که به سلیمان بن داود آموخت و سخن گفتن هر جنبنده اى را در خشکى و دریا» (تفسیر نمونه، جلد 15، ص449).

حدیثی از امام موسی کاظم (علیه السلام)

یکی از مشهورترین روایات در این زمینه ماجرای صحبت کردن امام کاظم (علیه السلام) با کبوتران می باشد. «علی بن ابوحمزه ثمالی» می گوید: «روزی یکی از دوستان امام کاظم (علیه السلام) به دیدار آن حضرت آمد و حضرت را به میهمانی در منزل خود دعوت کرد. امام (علیه السلام) دعوت دوست خود را پذیرفت و به همراه او حرکت کرد تا به منزل او رسید. میزبان تختی را مهیّا نمود و امام کاظم (علیه السلام) بر آن تخت نشست. چون صاحب منزل برای آوردن غذا رفت، حضرت متوجه شد که یک جفت کبوتر زیر تخت در حال صحبت با یکدیگر می باشند.

 در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که امیرالمومنین (علیه السلام) به ابن عباس فرمود: «اِنَّ اللّهَ عَلَّمَنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ کَما عَلَّمَ سُلَیْمانَ ابْنِ داوُدَ، وَ مَنْطِقَ کُلِّ دابَّة فِى بَرٍّ أَوْ بَحْر»«خداوند سخن گفتن پرندگان را به ما آموخت همان گونه که به سلیمان بن داود آموخت و سخن گفتن هر جنبنده اى را در خشکى و دریا» (تفسیر نمونه، جلد 15، ص449).

وقتی صاحب منزل با ظرف غذا نزد حضرت آمد، امام (علیه السلام) را در حال خنده و تبسم مشاهده کرد، از روی تعجب گفت: «یابن رسول اللّه، این تبسم برای چیست؟» حضرت فرمودند: «برای این جفت کبوتری است که زیر تخت مشغول شوخی و بازی هستند. کبوتر نر به همسر خود می گوید: «ای انیس و مونس من، ای عروس زیبای من، قسم به خداوند یکتا، بر روی زمین موجودی محبوب تر و زیباتر از تو نزد من نیست مگر این شخصیتی که روی تخت نشسته است». صاحب منزل با تعجب عرضه داشت: «آیا شما زبان حیوانات و سخن گفتن کبوتران را می دانید؟ امام (علیه السلام) فرمودند: «بلی، ما اهل بیت رسالت، سخن حیوانات و پرندگان را می دانیم و بلکه تمام علوم اوّلین و آخرین به ما داده شده است» (بحارالانوار، ج 41، ص56).

نهی از کشتن شش جانور در اسلام که هُدهُد یکی از آن هاست

حضرت امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «پدرم از جدم به من خبر داد که رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) دستور فرموده است شش حیوان را کسی نکشد: زنبور عسل، مورچه، قورباغه، ورکاک(مرغی که گنجشک را شکار میکند)، هدهد و پرستو.
اما زنبور عسل برای آن که غذای پاکیزه می خورد و غذای پاکیزه از خود بجای می گذارد و آن همان است که خدای عزوجل به او وحی کرد با اینکه نه از جن بوده و نه از انس، اما مورچه برای این که در زمان سلیمان بن داود سال قحطی شد و مردم از شهر بیرون آمده دست بر دعا برداشتند و از خدا باران خواستند که ناگاه دیدند مورچه ای بر دو پای ایستاده و دست ها را بسوی آسمان بلند کرده و می گوید بارالها ما مورچه گان نیز از آفریدگان تو هستیم و از فضل تو بی نیاز نیستیم روزی ما را از نزد خود برسان و ما را به کیفر گناهان بی خردان از فرزندان آدم گرفتار مکن، سلیمان به مردم فرمود به خانه های خود بازگردید که خداوند به واسطه دعای دیگران به شما باران خواهد فرستاد.
 و اما قورباغه برای آن که چون آتش برای سوزاندن ابراهیم برافروخته شد همه حشرات زمین به خداوند شکایت نمودند و اجازه خواستند که آب بر آن آتش بریزند و خدای عزوجل به هیچ یک از آنان اجازه نفرمود مگر به قورباغه که در راه انجام این وظیفه دو سوم از پیکر او سوخت و یک سوم اش باقی ماند. 
و اما هدهد برای این که راهنمای سلیمان بود به کشور بلقیس و اما ورکاک برای این که او یک ماه راهنمای آدم بود از نواحی سراندیب تا حوالی جده و اما پرستو برای اینکه از شدت تاثر بر ستم هایی که بر ما خاندان شد همیشه در فضا سرگردان است و تسبیح اش خواندن سوره «الحمدلله رب العالمین» است متوجه نیستید که ولاالضالین می گوید؟» (الخصال، ج 2، ص 326).


منبع: 
سایت ایکنا؛ نوشته تقی قاسمی خادمی، کارشناس ارشد بیولوژی جانوری و فعال قرآنی 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۴
تالیا فخر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی